۲۵ سال بعد از نسل کشی مسلمانان در بوسنیا

۲۵ سال بعد از نسل کشی مسلمانان در بوسنیا

موقف جامعه ی جهانی هنوز هم زیر سوال است

نوشته: اجمل جلال

قتل عام مسلمانان در شهر سربرنیتسا و تمامی خاک بوسنیا، از وحشتناک ترین جرایم علیه بشریت در نوع خود، بعد از جنګ جهانی دوم، به شمار می رود. در ماه جولای سال ۱۹۹۲ در جریان پنج روز ۸۰۰۰ تن مرد مسلمان توسط اردوی بوسنیا –  صربستان به شکل دسته جمعی به قتل رسیدند. به هزار ها زن مسلمان مورد تجاوز عساکر اردوی بوسنیا –  صربستان قرار ګرفتند. هدف این قتل عام از بین بردن نژاد مسلمانان در آن شهر بود. قابل یاد آوری است که اردوی بوسنیا –  صربستان به شکل ماهرانه ای بین سال های ۱۹۸۰ الی ۱۹۹۰ توسط رهبر نشنلست  سربی؛ سلابودان میلاسوویچ[1] کاملاً متشکل از افراد یک قوم ګردیده و  صربها اردو را در کنترول داشتند.[2]

و اما داستان قتل عام مسلمانان در بوسنیا، از شهر سربرنیتسا آغاز نمی ګردد. بعد از سقوط چکوسلواکیا جنګ های خونینی، نخست در سلوانیا و کرواشیا، و بلاخره در بوسنیا به وقوع پیوست. هر چند تمامی جناح های جنګ تلفاتی سنګینی متحمل شدند ولی مسلمانان قیمت عظیمی پرداختند. هنوز یک ماه از اعلان استقلال بوسنیا نګذشته بود که شبه نظامیان مستقر در سربیا بلای شهر بیالینا حمله کردند و تا ۷۸ تن از ساکنین غیر سربی آن را به قتل رساندند. این حمله سر آغاز جنګ ۴ ساله ای بود که در جریان آن ده ها هزار تن به قتل رسیدند، شکنجه شدند و مورد تجاوز قرار ګرفتند. تمامی شهرهای واقع در سرحدات  صربستان پی هم مورد حمله قرار ګرفته و ساکنین غیر  صربآن شهرها به قتل رسیدند. بین ماه های می و اګست سال ۱۹۹۲ در شهر پرییدور ۳۱۰۰ تن ساکنان غیر سربی به قتل رسیدند که اکثریت ایشان مسلمان بودند. وقتی قتل عام ساکنین شهرهای سرحدی  صربستان به شدت ادامه پیدا کرد، هویدا بود که عاملان کشتارها می خواستند  صربستان را از وجود مسلمانان کاملاً خالی نمایند. طوریکه؛ بین ماه های آپریل و اګست سال ۱۹۹۲ در شهر ویسګراد ۳۰۰۰ تن مسلمان بوسنیايي به قتل رسیدند که از جمله آنها ۷۰ تن شان به شکل زنده در یک خانه به آتش کشیده شدند. در همین آوان کمپي برای جمع آوری مسلمانان ساختند که در آن بر دختران نوجوان و خورد سن به شکل دوامدار تجاوز صورت می گرفت، و این تجاوز برای بعضی ها تا ۸ ماه مکمل طول کشید. در اواخر سال ۱۹۹۲ در شهرهای زوارنیک، ولاسنیکا، و توزلا ۳۰۰۰ تن مسلمان دیګر به قتل رسانیده شدند. در شهر فاچه ۲۰۷۴ تن دیګر با کمال بیرحمی به قتل رسانیده شدند و به این ترتیب دایره جرایم ضد بشری علیه مسلمانان به شهر سربرنیتسا نزدیک می ګردید.[3]

وقوع یک فاجعه تاریخی

سربرنیتسا تحت حمایت قوای صلح سازمان ملل متحد قرار داشت و به عنوان ساحه امن پنداشته می شد. به همین خاطر؛ ده ها هزار  تن مسلمان از ترس قتل و تجاوز به آنجا پناه برده بودند. در ماه جولای سال ۱۹۹۵ بالای این شهر حمله صورت ګرفت و قوای ملل متحد بدون اینکه در دفاع از ساکنین شهر حتی یک فیر هم نمایند آن جا را ترک ګفتند. اردوی بوسنیا –  صربستان شهر را تصرف کردند. مردان، زنان و کودکان مسلمان را  اسیر ګرفتند و تا تاریخ 25 جولای حدود 8300 تن به شکل دسته جمعی، یا به واسطهء فیر تفنګ، یا به علت بمباردمان و انفجار بمب،  و یا هم زیر شکنجه شبه نظامیان، به قتل رسانیده شدند. بعد از قتل عام در سربرنیتسا  وجدان خفته جامعه جهانی تازه بیدار شد و دیپلماسی غرب به تحرک آمد تا اینکه پیمان صلح بسته شد و جنګ پایان یافت. در جریان جنگ های 5 سالهء بالکان،  بیشتر از ۶۴ هزار تن مسلمان بوسنیایی جان باختند که اکثریت شان افراد ملکی بودند؛ بیشتر از ۵۰ هزار تن زن و کودک مورد تجاوز جنسی قرار ګرفت، و به هزارها تن دیګر مجبور به ترک خانه و سرزمین خود شدند که دیگر برنګشتند.  به این ترتیب نفوس مسلمانان ساکن در بوسنیا، به خصوص در شهرهای شرقی و شمالی آن بین ۵۰ تا ۱۰۰ در صد کاهش یافت، ترکیب دیموگرافیک به نفع صرب ها تغیر خورد واین چیزی بود که صرب های فاشیست آنرا می خواستند.[4]

رسیدګی بین المللی به جرایم نسل کشی و ضد بشری

در جریان جنګ ۵ ساله در یوګوسلایا و قتل عام ساکنین غیر صرب، به خصوص مسلمانان، توسط صرب ها، جامعه بین المللی و در رأس آن ملل متحد عمداً نخواستند هیچ اقدامی پیش ګیرانه ای را در راستای ممانعت از ارتکاب جرایم و نسل کشی انجام دهند. دلیل این کار را بی طرفی وانمود ساخته اذعان داشتند که نمی خواهند مسئله را پیچیده سازند. آنها با وجود آګاهی کامل از پلان حمله بر شهرهای که ساحات امن نامیده می شدند و توسط ملل متحد کنترول می ګردیدند، اصلاً هیچ نوع کمکی نظامی ارسال نداشتند و عساکر ملل متحد بدون هیچ مقاومتی شهر را به اردوی صرب ها تسلیم دادند. یګانه کاری که ملل متحد خود را به انجام آن متعهد دانست ارسال کمک های بشردوستانه، به شکل غذا، آب، لباس و کمپل بود تا به قولی با شکم سیر بمیرند. به این ترتیب ملل متحد، در رابطه به جنګ یوګوسلاویا سابق در نګهداری صلح و امنیت بین المللی، که از اساسی ترین وظایف این سازمان به شمار می رود، ناکام ماند و یک قتل عام تاریخی درحضور نیروهای حافظ صلح، به وقوع پیوست.[5]

بعد از ناکامی در ممانعت از جنګ و نسل کشی، ، شورای امنیت سازمان ملل متحد بخاطر رسیدګی به پرونده های جنایات جنګی یک سلسله اقداماتی به راه انداخت و قتل عام مسلمانان در سربرنیتسا توسط محکمه بین المللی عدالت جنوساید (نسل کشی) پنداشته شد ولی قتل عام هزاران تن دیګر در سایر شهرهای بوسنیا که بین سال های ۱۹۹۲ الی ۱۹۹۵ صورت ګرفت تا هنوز هم از طرف مراجع عدلی بین المللی وصف جنوساید به خود نګرفته و اکثریت کسانی که به شکل مستقیم و غیر مستقیم در نسل کشی مسلمانان بوسنیایی دخیل بودند تا هنوز مورد تعقیب عدلی قرار نه ګرفته اند. محکمه بین المللی جزایی ICC  برای یوګوسلایای سابق در ماه می سال ۱۹۹۳ از طرف شورای امنیت ملل متحد ایجاد ګردید تا به جرایم جنګی که در جریان جنګ داخلی یوګوسلاویا صورت ګرفته رسیدګی نموده مرتکبین را مجازات نماید. این محکمه تا سال ۲۰۱۷ فعالیت نمود و درین جریان تعداد محدودی را به علت ارتکاب جرایم نسل کشی و جنایات جنګی محکوم به مجازات نمود.[6] ولی اقدامات این محکمه با توجه به بزرگی جنایاتی که رخ داده، از طرف وارثان قربانیان به خصوص مسلمانان کافی دانسته نه شده  و آنها هنوز هم منتظر عدالت هستند.[7]

بعضی از اقدامات محکمه بین المللی جرایم

از زمان آغاز کار محکمه بین الملی جرایم ICC تا به سال ۲۰۱۷، څاروالان و قضات آن توانسته اند تنها به تعداد محدودی از قضایای نسل کشی، جرایم جنګی، شکنجه و تجاوز جنسی رسیدګی نمایند. جریان این رسیدګی های محدود هم خیلی بطی بوده و در بعضی موارد تا ۲۰ سال دوام کرده است. به عنوان نمونه به مهمترین این قضایا ذیلاً می پردازیم:

  1. نخستین اتهام از طرف څارنوالان محکمه در ماه نومبر سال ۱۹۹۴ علیه دراګان نیکولیچ، فرمانده کمپ اسیران در شرق بوسنیا، درج اسناد محکمه شد، و وی متهم به ارتکاب تجاوز جنسی و جرایم علیه بشریت ګردید. نیکولیچ بلاخره در سال ۲۰۰۳ به تمامی اتهامات اعتراف کرد و از طرف محکمه به ۱۵ سال زندان محکوم شد.[8]  ولی در سال ۲۰۱۳ قبل از اتمام دوره زندان بخشیده شد و آزاد ګردید.[9]
  2. در ماه می ۱۹۹۶ دو تن از رهبران و فرماندهان جنګ علیه مسلمانان، هر یک رادوان کارادزیچ[10] و راتکوملادیچ [11]از طرف څارنوالان محکمه به نسل کشی ۱۹۹۵مسلمانان در سربرنیتسا ، متهم ګردیدند.[12] کاردزیچ تقریباً برای ۱۳ سال در حال فرار و مخفی بود تا اینکه در ماه جولای سال ۲۰۰۸ دستګیر ګردید و به هاګ فرستاده شد. در سال ۲۰۱۶ به ۴۰ سال زندان محکوم ګردید که این حکم بلاخره در سال ۲۰۱۹ در نتیجه استیناف خواهی به حبس ابد تبدیل ګردید.[13] در همین سال، ملادیچ نیز به حبس ابد محکوم ګردید.[14] تعداد دیګری از مرتکبین جنایات جنګی هم دستګیر شده و محکوم به مجازات شدند.
  3. سلوبودان میلاسویچ که در هنګام نسل کشی مسلمانان رئیس جمهور صربستان بود و جنگ بالکان را رهبری میکرد، تحت حمایت وی قتل عام مسلمانان صورت می ګرفت نه تنها اینکه برای سال های متمادی مورد تعقیب عدلی قرار نه ګرفت بلکه بعد از معاهد دیتون و پایان جنګ در بالکان، هنوز هم به عنوان رئیس جمهور باقی ماند و تا سال ۲۰۰۰ درین سمت از هر نوع تعقیب مصئون بود. وقتی در سال ۲۰۰۰ بعد از شکست در انتخابات دستګیر و به لاهه انتقال داده شد، برای سال ها در زندان محکمه جنایات بین المللی ICC به سر می برد و رسیدګی به قضیه و مجازات وی خیلی بطی به پیش می رفت. تا اینکه در سال 2006 بدون محاکمه و مجازات، عمرش پایان یافته و در زندان درگزشت. وبه این ترتیب لکهء عار  عدم مجازات بزرگترین جانی بشری بعد از جنگ جهانی دوم، برجبین عدالت بین المللی باقی ماند. جسد میلاسوویچ به بلگراد انتقال داده شد، همسرش از تبعید خود خواسته در ماسکو برگشت و جسد بزرگترین مرتکب جنایات بشری در حضور اعضای خانواده اش با عزت به خاک سپرده شد.
  4. از زمان آغاز فعالیت محکمه بین المللی جرایم در ارتباطه به یوګوسلاویای سابق تا سال ۲۰۱۷، که این سال پایان کار این محکمه بود، تنها ۱۶۱ تن به جرایم جنګی، شکنجه و تجاوز، و تعداد محدود آن به جرایم نسل کشی، آن هم تنها در سربرنیتسا، متهم ګردیده اند. این در حالی است که مرتکبین واقعی جنایات در جنګ به صدها تن می رسید و جرایم ارتکاب یافته همه از نوع نسل کشی و اخراج مسلمانان از خاک بوسنیا اند. تمام این بی عدالتیها در حضور جامعهء بین المللی صورت میگرفت، همانطوریکه نسل کشی مسلمانان در بالکان ( 1992-1996) م با استفاده از سکوت و تأئید خاموش امریکا و کشورهای اروپایی صورت گرفت.

وضعیت وارثین قربانیان جنګ

بعد از ګذشت تقریباً ۲۵ سال از جنګ یوګوسلاویای سابق، قربانیان این جنګ  و وارثین آنها تا هنوز هم نه توانسته اند از تأثیرات ناګوار آن رهایی یافته به حق خود دست یابند؛ و جامعه بین المللی، به خصوص سازمان ملل متحد، در تأمین عدالت برای قربانیان جنگ و وارثان شان ناکام بوده است.

در سال ۱۹۹۱ نفوس بوسنیا – هرزګوینا (بوسنیا) به چهار میلیون تن می رسید؛ که ازین تعداد در حدود ۴۰ در صد آن مسلمان، ۳۱ در صد صرب، ۱۷ در صد کروات و ۸ در صد هم یوګوسلاوي بودند. در نتیجه جنګ ۶۴ هزار تن مسلمان کشته شدند و در حدود نزدیګ به یک و نیم میلیون تن مجبور به ترک سرزمین های آبایی خود شدند. هر چند، بعد از فروکش نمودن جنگ، برای مهاجرین اجازه داده شد که به سرزمین های خود برګردند ولی  تنها  تعداد محدود تا هنوز توانسته اند دوباره به سرزمین آبایی شان برګردند. به این ترتیب هدف صرب ها که پاک کردن مسلمانان از بوسنیا بود تحقق یافته است.[15]

یکی از مسایل دیګری که تا هنوز هم روح و روان وارثان قربانیان را آزار می دهد مسئله مفقودي اجساد مقتولین است. اردوی بوسنیا –  صربستان به منظور انکار از ارتکاب جرایم و مخفی کردن آثار جنایات خود، دست به کشیدن اجساد زده و آنها را در جاهای مختلف، دور از هم، در قبر های دست جمعی مخفی کردند. در نتیجه جستجوی دوامدار هر سال صد ها تن ازین قربانیان از قبر های دست جمعی بیرون می شوند و دوباره به خاک سپرده می شوند. به این شکل زخم و درد جنایات ارتکاب یافته تا سال های سال روح و روان وارثین قربانیان و بازماندګان را اذیت خواهد کرد.[16]

در جریان جنګ بر بیشتر از ۵۰ هزار تن زن تجاوز جنسی صورت ګرفته است. نتیجهء این تجاوز سیستماتیک، نسل است که امروز در دهه سوم عمر خود قرار دارند و تعداد شان به بیشتر از ۴ هزار تن می رسد. آنها از وضعیت بد اجتماعی که دارند و تبعیض اجتماعی ای که علیه شان صورت می ګیرد، رنج می برند. در بوسنیای امروزی، مانند بسیاری از کشور های دیگر؛ در هر نوع سند رسمی دولتی مربوط به شخص حقیقی باید اسم پدر شخص درج ګردد. برای این ۴ هزار تن نه تنها اینکه نوشتن نام پدر ممکن نیست بلکه باعث شرم و رنج هم است؛ در جامعه به آنها – حرامزاده های صربی- خطاب می کنند.[17]

هیچ یک از سازمان های بین المللی، نه ملل متحد، نه سازمان های حقوق بشری ، و نه هم معاهده ای که در دیتون ایالت اوهایو امریکا به منظور پایان جنګ به امضاء رسید، نتوانسته اند برای قربانیان جنګ عدالت تأمین نمایند. عدالت برای قربانیان جنګ و وارثین آنها چیز بیشتر از محکمه و کشیدن عاملان جنایات به زندان است. بعد از جنګ تا هنوز هم تبعیض سیستماتیک نژادی علیه مسلمانان صورت می ګیرد، هیچ نوع خساره مالی و معنوی برای قربانیان و وارثین در نظر ګرفته نه شده است، و حتی  بعضی از کسانی که نژاد تجاوز دانسته می شوند می دانند تجاوزګر بالای مادرشان کی بود ولی هیچ چیزی از دست شان نمی آید.[18]

نتیجه

نژاد های مختلف ساکن یوګوسلاویا زمانی با هم یکجا، در یک شهر و یک قریه زندګی می کردند و با هم دوست بودند. ولی با پارچه شدن یوګوسلایا و رشد نظریات و اندیشه های نشنلستی و قومګرایانه، بعضی  ازین همسایګان و دوستان نزدیک علیه بعضی دیگر تفنګ برداشتند و در ظرف چند سال محدود هزاران تن به قتل رسیدند. محرک اصلی فاجعه این بود که یک نژاد مشخص( مسلمانان)، از سرحدات یک کشور پاک ګردند تا حکومت نشنلستی ملی ګرا بر محور تنها یک نژاد،  صربها، در آن حکمرانی نماید؛ در کنار آن، بی توجهی و غفلت جامعه بین المللی باعث شد این جنایات در فضای کاملاً آرام و بدور از خوف مجازات صورت ګیرد و حضور ۴۰ در صدی مسلمانان به پایین ترین حد آن برسد.

بعد از ګذشت ۲۵ سال از نسل کشی مسلمانان در بوسنیا، در کنار و ګوشه جهان هنوز هم تلاش های برای از بین بردن یک نسل و یک نژاد خاص در جریان است. کشتار مسلمانان در کشمیر هندی و کوشش در جهت محوه کردن صبغه اسلامی کشمیر، نسل کشی، شګنجه و تبعید مسلمانان ایغور از چین، نسل کشی مسلمانان در برما، و بلاخره از بین بردن شهر ها و قریه جات مسلمانان فلسطین توسط اسرائیل، متأسفانه جنایاتی اند که همین امروز زیر چشم جامعه بین المللی، سازمان های حقوق بشری، و ملل متحد صورت می ګیرد. این سکوت می تواند برای ارتکاب این جرایم در ابعاد وسیعتر آن در آینده زمینه مساعد نموده و باعث جنګ های وسیعی ګردد که صلح و امنیت بین المللی را تهدید نماید.

با در نظر داشت ګذشته تلخ جنګ های نژادی و نسل کشی در بوسنیا، و برای پیش ګیری از تکرار چنین جرایم؛ جامعه بین الملل باید در مهار کردن تبعیض سیستماتیک علیه نژاد خاص، به خصوص مسلمانان، در جهان اقدامات لازم و پیش ګیرانه انجام دهد. برای دفع جنګ های نژادی و جلوګیری از نسل کشی در جهان، ملل متحد، سازمان های اسلامی، و کشور های جهان، به خصوص کشور های اسلامی، باید فشار های لازم را علیه کشور های اعمال نمایند که دست به  ساسیت تبعیضی و پاک کاری نسلی و نژادی علیه مسلمانان در خاک خود می زنند و باعث می ګردند میلیون ها نفر از حق حیات خود، که از جمله اساسی ترین حقوق بشری است، محروم ګردند.

===================================================================================

منابع

[1]  – Slobodan Milosevic

[2]  – Bosnia and Herzegovina, 1992–1995; https://www.ushmm.org/genocide-prevention/countries/bosnia-herzegovina/case-study/background/1992-1995

[3] – Ethnic Cleansing of Bosnian Muslims – explained; Aljazeera, https://www.youtube.com/watch?v=gMuk3t3NoTU

[4] – Genocide in Bosnia; https://hmh.org/library/research/genocide-in-bosnia-guide/

[5]  – Focus on Humanitarian Aid; https://www.ushmm.org/genocide-prevention/countries/bosnia-herzegovina/case-study/response/focus-on-humanitarian-aid

[6] – International Criminal Tribunal for the former Yugoslavia 1993 – 2017; https://www.icty.org/

[7] – Ethnic Cleansing of Bosnian Muslims – explained; Aljazeera, https://www.youtube.com/watch?v=gMuk3t3NoTU

[8] – Dragan Nikolic Pleads Guilty to all Four Counts of his Indictment; https://www.icty.org/en/press/dragan-nikolic-pleads-guilty-all-four-counts-his-indictment

[9] – Hague Convict Who Apologised for War Crimes Dies; https://balkaninsight.com/2018/06/07/hague-convict-who-apologised-for-war-crimes-dies-06-07-2018/

[10] – Radovan Karadžić

[11] – Ratko Mladić

[12] – Radovan Karadzic and Ratko Mladic accused of genocide following the take-over of Srebrenica; https://www.icty.org/sid/7221

[13]  – Radovan Karadžić, Bosnian Serb physician, author, and politician; https://www.britannica.com/biography/Radovan-Karadzic

[14] – Ratko Mladic guilty of genocide, sentenced to life in prison; https://www.cnn.com/2017/11/22/europe/ratko-mladic-verdict/index.html

[15] – Bosnia and Herzegovina, 1992–1995; https://www.ushmm.org/genocide-prevention/countries/bosnia-herzegovina/case-study/background/1992-1995

[16]  – همان مأخذ

[17]  – Bosnia’s invisible children: living in dignity | DW Documentary; https://www.youtube.com/watch?v=xIBf48PP9hI&t=164s

[18] همان مأخذ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *